محل تبلیغات شما

تو سجاده به دوش میرفتی 

کنایه می زدی که من از خدا دورم

ندیده ای که چرا چشم غم دارم ؟

تو از بهر خدای خودت, طعنه زدی

اما

خدای تو , خود توست .

خود مغرورت !

تو زهد فروشی و کاسب

خریدار .

زیاد

من نخریدم دروغ تو را که اینچنین شده ام

شکسته در دل خود در ماورای ذهن غمگینم

تو , دل فروخته ای

گمان می کنی که دل دادی ؟

دروغ گویی عزیز دلم

 

  • 1394/6/30
  • شاعر الهه فاخته 
  • کتاب شعر فاخته

*شاید این هم راهیست که باید طی شود *


سایت رسمی الهه فاخته

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین ارسال ها

محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها